عطار، مغازه داری که عارف شد روز ۲۵ فروردین در تقویم ایران روز ملی عطار است که هر ساله در نیشابور، آرامگاه وی همراه برنامه‌های عطار شناسی برگزار می‌شود. گلباران آرامگاه عطار، ارائه پژوهش‌هایی در مورد این شاعر، نمایشگاه کتاب و خوشنویسی و شب شعر از جمله برنامه‌هایی است که در این روز برگزار می‌گردد.

 

نام کاملش فَریدالدّین ابوحامِد محمّد بن ابراهیم کدکنی نیشابوری و متولد سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در شهر نیشابور دکان عطاری داشته است. مانند بسیاری از کاسب‌های زمان خود که هر روز دکان خود را به امید رزق الهی، باز می‌کردند به سراغ کسب و کار خود می‌رفته است. در زمان فریدالدین، عطار‌ها تقریباً همان کار‌های یک پزشک عمومی را انجام می‌دادند. آنها بیمار را معاینه و بر اساس شرح حالی که بیمار از خود ارائه می‌داده نسخه‌ای از داروهای موجود در عطاری برای وی تجویز می‌کردند. منشأ تحول روحانی شیخ فریدالدین نیز داستانی دارد. می‌گویند روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله «چیزی برای خدا بدهید» از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد. درویش به او گفت:‌ای خواجه تو چگونه می‌خواهی از دنیا بروی؟ عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا می‌روی. درویش گفت: تو مانند من می‌توانی بمیری؟ عطار گفت: بله. درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت. عطار چون این را دید شدیداً متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد. عطار پس از این قضیه مرید شیخ رکن الدین اکاف نیشابوری می‌گردد. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود، بنا بر روایتی وی بیش از ۱۸۰ اثر مختلف به جای گذاشته که حدود ۴۰ عدد از آنان به شعر و مابقی نثر است. وی در زمینه عرفانی نیز از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده‌است. شیخ فرید‌الدین تا پایان عمر با بسیاری از عرفای زمان خویش هم‌صحبت گشته و به گردآوری حکایات صوفیه و اهل سلوک پرداخته‌است. برخی از آثار عطار نیشابوری عبارتند از: دیوان اشعار، منطق‌الطیر، تذکره الاولیاء، الهی نامه، بلبل نامه، اسرارنامه، خسرونامه، مختارنامه (رباعیات)، سی فصل، بیان الارشاد، بی‌سرنامه، هیلاج نامه، مظهر، جوهرالذات، ‌مظهرالعجایب، ‌مصیبت نامه، وصلت نامه، نزهت الاحباب، پندنامه، اشترنامه، فتوت نامه.

 

تاریخ ایران مملو از دانشمندان و هنرمندان ایرانی است که هریک به تنهایی گنجینه ای پر افتخار برای هر ملت و قومی محسوب می شوند. هر کدام از این مشاهیر، داستان ها و ارج و قرب خاص خود را دارند؛ از حافظ و سعدی گرفته تا جامی و مولانا هریک به شکل و طریقی به جایگاه پرمنزلتشان در تاریخ، فرهنگ و دانش این سرزمین دست یافته اند. عطار نیشابوری هم از این قاعده مستثنی نیست.

این شاعر و عارف مشهور ایرانی که در سال های پایانی قرن ششم هجری به دنیا آمد و در سال های نخست قرن هفتم نیز دار فانی را وداع گفت اما آنچه اهمیت دارد، رخدادهایی است که در حد فاصل این دو تاریخ رخ می دهند و از عطار، شاعری جهانشمول می سازد که متعلق به همه زمان ها و دوران ها باشد.

 

رخدادی که زندگی عطار را برای همیشه تغییر داد

 

در داستان ها آمده که یکی از روزها، فریدالدین در دکان خود مشغول کار بود که درویشی وارد مغازه اش می شود. درویش چندبار این جمله را تکرار می کند که: چیزی برای خدا به من بدهید.

عطار اهمیتی نمی دهد و چون درویش بی تفاوتی او را می بیند، می پرسد: تو چطور می خواهی از دنیا بروی؟

عطار پاسخ می دهد: همان طور که تو از دنیا می روی!

درویش می گوید: تو می توانی مانند من بمیری؟

و زمانی که با پاسخ مثبت عطار رو به رو می شود، دراز می کشد، کاسه خود را زیر سر می گذارد و می میرد. این اتفاق چنان عطار نیشابوری را تحت تاثیر قرار داد که زندگی اون را به کل و برای همیشه تغییر داد. پس از آن، فریدالدین به سراغ عرفای نامی آن زمان رفت و از میان آن ها شیخ الشیوخ عارف رکن الدین اکاف را به استادی برگزید و به تزکیه نفس روی آورد. پس از آن نیز زمان زیادی را به سفر اختصاص داد و گفته شده که در این سفرها با بسیاری از بزرگان عصر خود دیدار کرد. وی همچنین مسیر مکه تا ماوراء النهر را نیز پیمود و با بزرگانی چون مجدالدین بغدادی رسید.

 

داستان غم انگیز وفات عطار

 

بی هیچ اغراقی می توان گفت که پایان زندگی عطار، یکی از غم انگیزترین داستان هایی است که در مورد مرگ عرفا روایت شده است. در تاریخ آمده که با حمله قوم مغول به خراسان، این شاعر و عارف عالیقدر توسط یک سرباز مغول به قتل رسیده است. در کتاب کشکول، نوشته شیخ بهاء الدین ولد چنین می آید که زمان حمله قوم تاتار به نیشابور، مردم از پیر و جوان و زن و مرد قتل عام شدند و شیخ گرانمایه نیز در این زمان مورد ضربت یکی از سربازان مغول قرار گرفت و پیش از مرگ، با خون خود بر دیوار، این رباعی را نوشت:

در کوی تو رسم سرفرازی این است

مستان تو را کمینه بازی این است

با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت

شاید که تو را بنده نوازی این است

 

آثار عطار نیشابوری

 

اسرار نامه ، الهی نامه ، منطق الطیر ، مصیب نامه ، مختارنامه، تذکرالاولیا ، دیوان اشعار

 

مزار و مقبره عطار نیشابوری

 

عطار، به زادگاهش وفادار ماند و با وجود سفرهای بسیار، در نیشابور به خاک سپرده شد. گفتنی است که آرامگاه کمال الملک، نقاش برجسته ایرانی نیز در نزدیکی مقبره عطار واقع شده و مزار خیام نیشابوری نیز در فاصله ای نه چندان دور قرار گرفته است.

بنای آرامگاه عطار در دوره تیموری و به دست امیر علیشیر نوایی ساخته شد و در طول زمان مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. بنای کنونی این آرامگاه از یک گنبد، چهار ورودی و هشت ضلع مختلف ساخته شده که همگی با کاشی کاری های زیبا، حس آرامش را در این فضا تداعی می کنند. جالب این که سبک معماری اولیه تا حد زیادی حفظ شده و به عنوان یک اثر مهم ایرانی- اسلامی همچنان باقی است.

در این مقاله، به معرفی شاعری بزرگ پرداختیم که آثارش در گرداگرد جهان، شهره بزرگان ادبیات است و شعر پارسی مرهون اشعار بی بدل وی بوده و هست. آرامگاه عطار در سال ۱۳۴۲ در فهرست آثار ملی قرار گرفته است و در تقویم رسمی ایران، روز ۲۵ فروردین را به نام او روز ملی عطار نیشابوری نامگذاری کرده اند. آیا تا به حال از این شاعر بزرگ ایرانی شعری خوانده اید؟ برای ما شعر محبوبتان را بنویسید.

 

منبع: الی گشت